علائم تجاری

آشنایی با زیر و بم قرارداد صلح|دفتر حقوقی موکل

صلح یکی از قراردادهای پرکاربرد در دنیای امروز است که کمتر کسی درمورد آن اطلاعات دقیق دارد. به لحاظ تاریخی در ابتدا صلح به‌عنوان وسیله‌ای برای حل اختلافات و دعوای موجود، مورد استفاده قرار می‌گرفته است و به تدریج از آن برای انجام معاملات و مبادلات استفاده شده است. مواد ۷۵۲ و ۷۵۸ قانون مدنی به این دو جنبه از صلح اشاره دارند. در یادداشت زیر این موضوع را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

 

دفتر حقوقی موکل، ارائه دهنده خدمات حقوقی توسط وکلای پایه یک دادگستری در سراسر ایران

همانطور که می‌دانیم صلح به معنای تسلیم و سازش و آشتی است. در دنیای حقوق هم، صلح دارای دو معناست:

معنای اول: صلح، قراردادی است که دو طرف در به وجود آوردن و یا ازبین بردن یک رابطه حقوقی توافق می‌کنند. برای مثال شما مالک دو دانگ از یک ملک و دوست شما مالک چهاردانگ دیگر است. پس از مدتی شما و دوستتان قصد می‌کنید که سهم‌تان را بفروشید، در این‌صورت می‌توانید به جای قرارداد فروش با مشتری (قرارداد صلح) ببندید و نتیجه و اثر قرارداد فروش که همان انتقال مالکیت است را داشته باشید؛ یااینکه حسن می‌خواهد خانه خود را بدون مشخص کردن مدت به علی اجاره دهد اما از آنجاکه اجاره بدون تعیین زمان و مدت مشخص باعث باطل شدن اجاره می‌شود، حسن خانه خود را به علی صلح می‌کند و بدین ترتیب علی می‌تواند بدون تعیین مدت از منافع خانه حسن استفاده کند. درواقع می‌توان گفت این صلح، همان معامله خریدوفروش یا اجاره است که ضوابط و قواعد این قراردادها را ندارد؛ بطورمثال طبق ماده ۷۵۹ قانون مدنی، حق شفعه که از احکام و قواعد خریدوفروش است در صلح وجود ندارد.

معنای دوم: صلح دعوای موجود به این معنا که دو نفر با یکدیگر بر سر موضوعی دعوا دارند و حسن می‌گوید که علی یک میلیون تومان به او بدهکار است اما علی می‌گوید که مبلغ پانصدهزار تومان بدهکار است سپس هردو بر مبلغ هفتصدهزار تومان با یکدیگر صلح می‌کنند که علی این مبلغ را به حسن پرداخت کند. اما گاهی صلح در مقام دعوای احتمالی در آینده است یعنی دوطرف قرارداد درحال حاضر با یکدیگر اختلاف و یا دعوایی ندارند اما احتمال آن بسیار زیاد است که در آینده اختلاف پیدا کنند و به همین علت، در ابتدای قرارداد خودشان با یکدیگر صلح می‌کنند.

شرایط و ویژگی‌های صلح:

۱. ارکانی که وجود آن‌ها برای تشکیل یک قرارداد صلح لازم است به چهار دسته تقسیم می‌شوند:

۱- مصالح: کسی که مال خود را به‌عنوان صلح به دیگری می‌دهد( شما که مالک دو دانگ از خانه هستید و این دو دانگ را به دیگری می‌دهید.)

۲- متصالح: کسی که مال را از مصالح قبول می‌کند( کسی که دو دانگ خانه شما را قبول می‌کند.)

۳- موردصلح: مال و موضوعی که مورد قرارداد صلح قرار می‌گیرد( دو دانگ خانه)

۴- مال‌الصلح: پول یا مالی که یک طرف دربرابر پذیرش پیشنهاد صلح از طرف دیگر می‌گیرد. لازم است بدانیم که صلح می‌تواند دربرابر مال یا به‌صورت رایگان باشد. همچنین می‌توان مالی گران‌قیمت را در برابر مالی با ارزش بسیارکم صلح کرد که چنین صلحی را (صلح محاباتی) می‌گویند؛ برای مثال اگر شخصی اتومبیل خود را دربرابر یک خودکار به دیگری صلح کند، این صلح را (صلح محاباتی) گویند.

۲. طبق ماده ۷۵۳ قانون مدنی، دو طرف صلح باید اهلیت برای معامله و تصرف داشته باشند. بنابراین صلحی که مجنون و صغیر غیرممیز(کودکی که توانایی تشخیص خوب و بد یا سود و زیان خود را ندارد) انجام می‌دهد باطل است، زیرا ممکن است دیوانه در برابر یک نانی که می‌گیرد یک جواهر به دیگری بدهد! اما صلح سفیه و صغیرممیز(کودکی که می‌تواند خوب و بد را ازهم تشخیص بدهد) با اجازه سرپرست او، معتبر خواهد بود. درخصوص اهلیت برای تصرف هم باید بگوییم تصرف ورشکسته در اموال خود پس از تاریخ توقف ممنوع است و به همین علت نمی‌تواند درمورد مال خود صلح کند زیرا معلوم است که باعث ورود ضرر به طلبکاران می‌شود. بعلاوه اگر شما مال خود را وثیقه‌ای برای شخص دیگری قرار داده‌اید و درواقع مال خود را به رهن داده‌اید، اجازه ندارید آن مال را صلح کنید چراکه این مال، وثیقه شخص دیگر است و اگر صلح را درست بدانیم آن شخص ضرر می‌کند.

۳. موضوعی که قرار است درمورد آن صلح شود، بایستی مشروع باشد و صلح نسبت به مالی که مالیت و ارزش ندارد و یا نامشروع است، باطل است. به‌طور مثال بر سر فروش مالی که وقف شده است نمی‌توان صلح کرد، نمی‌توان صلح کرد که شخصی از دیگری ارث نبرد و .

۴. اموال دولتی را نمی‌توان مصالحه کرد چراکه در قرارداد صلح، مورد صلح باید متعلق به شخصی باشد که می‌خواهد مال را صلح کند و اموال دولتی متعلق به شخص مصالح نیست که بتواند با آن صلح کند.

۵.درمورد ماده۷۶۲ قانون مدنی باید بگوییم که: اگر شخصیت طرف مقابل در مصالحه برای شما اهمیت دارد و اشتباه در آن صورت گیرد، صلح باطل خواهد بود. بطورمثال در قراردادهایی که نیاز به مهارت بالایی دارند مثل عمل جراحی، اگر شما در شخصیت طرف مقابل اشتباه کنید و با دیگری صلح کنید، صلح باطل است؛ در قسمت دوم ماده، عبارت «مورد صلح» ناظر به موردی است که اشتباه در خودِ موضوع صلح باشد یعنی همان اوصاف اساسی که در قرارداد برای شما اهمیت دارد.

۶. اگر شخصی در صلح، دیگری را فریب دهد و گول بزند، حق از بین بردن معامله برای طرف مقابل ایجاد می‌شود.

۷. موضوعی که قرار است مورد صلح قرار گیرد باید در هنگام صلح موجود باشد اما اگر بعد از بستن قرارداد صلح معلوم شود که آن موضوع وجود نداشته، صلح باطل است. به‌طورمثال شخصی به شما پیشنهاد می‌کند که اتومبیل خود را به شما صلح کند و شما می‌پذیرید و صلح می‌کنید. هنگامی‌که شما پول را به مصالح دادید متوجه می‌شوید که اتومبیل پیش از آنکه شما معامله کنید، سرقت شده و وجود نداشته است. چنین صلحی باطل است.

۸. اگر دعوای دو نفر به دادگاه کشیده شود و یک طرف پیشنهاد صلح بدهد و طرف مقابل بپذیرد آیا به این معناست که حرف طرف مقابل درست بوده است؟ خیر. به موجب ماده ۷۵۵ قانون مدنی شخص می‌تواند همچنان حق طرف مقابل را انکار کند و صلح هم بکند. طرف مقابل صلح می‌کند که دعوا ادامه پیدا نکند نه اینکه طرف مقابل حق می‌گوید. آقای بهمن‌نژاد صاحب دو آپارتمان در مناطق ۳و۷ تهران است. آقای نقوی در دادگاه شکایت می‌کند که آقای بهمن‌نژاد آپارتمان منطقه۳ خود را به من صلح کرده و تحویل نمی‌دهد؛ آقای بهمن‌نژاد می‌گوید من اصلا این آپارتمان خود را صلح نکرده‌ام و درحال حاضر خودم در این آپارتمان سکونت دارم و حق آقای نقوی را انکار می‌کند. درنهایت هردو صلح می‌کنند که آقای بهمن‌نژاد آپارتمان منطقه۷ خود را به آقای نقوی صلح کند اما این صلح به این معنا نیست که آقای بهمن‌نژاد حرف آقای نقوی را حق می‌داند؛ صلح می‌کند که دعوا ادامه پیدا نکند

. ۹. در دعاوی کیفری، می‌توان حقوق خصوصی را صلح کرد؛ مثل اینکه شما این مقدار به من خسارت وارد کردید یا ضرر و زیان ناشی از جرمی که صورت گرفته این مقدار است و قابل مصالحه است. نکته مهم آن است که صلح کردن حقوق خصوصی بعد از وقوع جرم است نه قبل از آن

۱۰. صلح، قراردادی است که دو طرف نمی‌توانند هرزمان که خواستند آن را منحل کنند و برهم بزنند. به دلیل این ویژگی، این قرارداد پس از فوت مصالح یا متصالح نیز باقی می‌ماند. پدر خانواده‌ای خانه خود را به فرزند کوچک خود صلح می‌کند. یک سال بعد، پدر فوت می‌کند. پس از فوت پدر، سایر فرزندان نمی‌توانند به دلیل فوت پدر، قرارداد را بهم بزنند چراکه صلح یک قرارداد لازم است و پس از فوت نیز پابرجاست. در این مثال درصورتی‌که فرزند کوچک فوت کند، خانه به وارثان این شخص منتقل می‌شود و بازهم صلح ازبین نمی‌رود. نکاتی که لازم است بدانیم:

۱. در این یادداشت گفته شد که صلح به جای معاملات هرچند نتیجه همان معامله‌ای را که به جای آن واقع شده است، می‌دهد ولی شرایط و احکام آن معامله را ندارد. برای به کاربردن این اصل، باید توجه داشت که با درنظر گرفتن ماده ۱ قانون روابط موجر و مستاجرسال ۱۳۵۶، اگر علی منافع مغازه خود را به حسن صلح کرده باشد بازهم برای حسن، حق سرقفلی ایجاد می‌شود و علی نمی‌تواند بگوید که به حسن اجاره نداده بودم و صلح کرده بودم و بدین ترتیب حق سرقفلی همچنان وجود دارد( چراکه سرقفلی در قرارداد اجاره وجود دارد درحالی‌که مطابق ماده۱ قانون سال ۱۳۵۶ حتی اگر شخصی مغازه خود را صلح کند(صلح به جای قرارداد اجاره) بازهم این حق سرقفلی وجود دارد زیرا از قوانین و قواعد مخصوص به اجاره نمی‌باشد) . همچنین اگر مطابق ماده ۳۳ قانون ثبت، اگر شما یک معامله رهنی انجام دهید و اسم آن را صلح بگذارید، باز هم آن معامله «رهنی» محسوب می‌شود و از قواعد رهن پیروی می‌کند نه صلح. ( به غیر از این دو مورد، هر معامله دیگری که نام «صلح» برآن نهاده شود، آثار آن معامله خاص را به همراه نخواهد داشت.)

۲. اگر شخصی که قیمومت دیگری را برعهده دارد، بخواهد برای آن شخص صلح کند بایستی این قرارداد به تصویب دادستان برسد چون ممکن است قیم به ضرر شخصی که قیمومت او را برعهده دارد، اقدام به انجام معامله کند.

۳. مطابق ماده ۷۶۸ قانون مدنی در صلح ممکن است یکی از دو طرف معامله دربرابر چیزی که در صلح نصیب وی می‌شود تعهد کند که مبلغ معینی را به طرف مقابل یا به شخص یا اشخاص دیگری غیر از طرف معامله بپردازد که اگر به نفع اشخاص دیگر باشد حتی می‌توان شرط کرد که بعد از فوت آن شخص به کسانی که از او ارث می‌برند، همین مبلغ پرداخته شود؛ بعلاوه اگر کسی که تعهد دارد این مبلغ را بپردازد، ورشکست شود، صلح از بین نمی‌رود و همچنان باید این مبلغ به کسانی که مقرر شده، پرداخته شود مگراینکه شرط شده باشد که با ورشکستگی شخصی که قرار است مبلغ را بپردازد، دیگر نیازی به پرداختن این مبلغ نیست. به‌طورمثال آرزو مغازه خود را به سمیرا صلح می‌کند که در آنجا کار کند و شرط می‌کند که سمیرا هرماه، ده درصد از درآمد خود از مغازه را برای هزینه تحصیل آزاده به وی بدهد.

۴. در صلح نیازی نیست که تمامی جزئیات معامله بیان شود بلکه حتی اگر به‌صورت مختصر و مجمل هم باشد، صلح همچنان صحیح است. مثل اینکه آقای جهانپور به آقای لطفعلی بگوید من یک خانه ۱۵۰متری دارم که می‌خواهم آن را صلح کنم و آقای لطفعلی هم بپذیرد. این معامله صلح صحیح است هرچند که ذکر نشده که خانه در کدام منطقه تهران است، طبقه چندم است و .

۵. درصورتی‌که مبنای قرارداد صلح، معامله‌ای باطل یا امر باطل باشد، صلح هم باطل خواهد بود. برای مثال دو نفر با یکدیگر درمورد انجام کاری غیرقانونی مانند انتقال موادمخدر قراردادی امضا کرده‌اند و سپس با یکدیگر اختلاف پیدا می‌کنند. حال اگر یکی از دوطرف برای جلوگیری از برهم زدن معامله از سوی طرف دیگر، با او صلح کند، صلح انجام‌شده باطل است و اثری ندارد زیراکه معامله از اساس باطل بوده است. اما اگر معامله‌ای باطل شود و دو طرف اختلافات ناشی از آن معامله را با صلح برطرف کنند، این قرارداد صلح صحیح است

منبع: پايگاه آموزش همگانى (مهداد)قوه قضاييه

بیشتر بخوانید و بدانید

شرط داوری در قراردادها| دفتر حقوقی موکل

قراردادهای کاری چگونه باید تنظیم شوند؟| دفتر حقوقی موکل

 

 

لینک دین
تلگرام
اینستاگرام
الووکیل

ورود اعضا

برای دریافت خدمات حقوقی ثبت نام کنید